هر وقت پیرهنای داخل کمدم رو مرتب می کنم با خودم میگم کاشکی پیرهنای مهندس جان رو تا میکردم و مرتب می چیدم
با خودم میگم اگه کنار مهندس جان بودم همیشه وقتی لباسا وپیرهناش رو مرتب میکنم با تموم وجودم بو می کشم و می بوسم
فدای عطر تنش
همیشه بفکرشم ،چشای مهندس جان همیشه با منه
محاااااااااله آقاسامانم رو فراموش کنم
محاااااااااله
انقدرررررر منتظر می شم تا برگرده
دلم گرفته
رو ,آقاسامانم ,جان ,مهندس ,مرتب ,همین ,مهندس جان ,رو حس ,خودم میگم ,جان رو ,آقاسامانم رو
درباره این سایت